حتی اگه هیچ قلبی واسم نتپه من ادم رفتن نبستم...

همبشه حق با شماست .تمام دلیلاتونم درست و منطقین.اما من ابنجا ربشه در خاکم...

شاید اگه اوایل کارم بود .شاید اکه اوج جونیم بود و شابد اگه این همه عصیان و رنج همدردا رو نمیدیدم و شاید اگه روزگار منصف تر بود وشابد اگه ظلم ظالمااا ابنقدر شکستم نکرده یود بهش فکر میکردم ...

شایدم نیاز نبود بهش نه من بلکه هیچ کس دبگه هم فکر بکنه...

خدایا کمکم کن خیلی تحت فشارممم...

کاری کردن که حتی واسه موندن و جون کندن تو زادگاهم یه دلیلی که قانع کننده باشه ندارم...