مرد...
مرد بودن بنظرم فقط تو کلمه قشنگیه...مررررد
نمی دونم چرا ؟از ازل با گٍلی که سرشته شدیم خورده سنگ زیاد داشت یا سرنوشت، سرشت مارا ضمخت وسفت رقم زد ...
تا چشم باز میکنی میگن برو کار کن مگو چیست کار ...
تو با بار روی دوشت متولد میشی...
پشت لبت سبز نشده یاد میگیری حامی و تکیه گاه بشی...
دریای دردو زخم باز میکنند رو سرت تازه حق نداری گریه کنی...
باید مثل خروس لاری همه رو پاره کنی تا جفت پیدا کنی ...
حالا چون گٍلا فرق دارن نه تو میفهمیشون نه اونا...
چون فرهاد کوه کندی تا بچه بیاد غر بزنه چه کردی واسه من ...
بدهکار به دنیا اومدی و بدهکار میری ...
چه چرخه طنزی...
کیان